ثنا جوجوثنا جوجو، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره
علی کوچولوعلی کوچولو، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره
زندگی مشترکمون زندگی مشترکمون ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 10 روز سن داره

جوجوی من و مجتبی

خدایا چشمتو از زندگیم برندار..............

دلتنگی مادر

خدایــــــــــــــــــــ ♥ ـ ــــــــــــــــــــــا . . . وقتی همه چیز را به تو می سپارم ، نورِ بی كرانِ تو در من جریان می یابد ؛ و دعایم به بهترین شیوه ی ممكن متجلی می شود . . . پس هم اكنون خود را در آغوش تو رها می كنم ، تا تمام آشفتگی ها و سردرگمی هایم ، در حضور امن و گرمِ تو ، به آرامی ذوب شوند و از میان بروند . . ولی نمی دونم چراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا دلم به وسعت  شهر تنگ است و به اندازه تمام مردم شهر تنها عجب روزگاری دارد این دلم ، بیچاره همیشه خسته و نگران همیشه مضطرب و پریشان ...
24 خرداد 1393

دومین ستاره زندگیمون

 یادت نرود محیا، خدای تو، همان خدای داود و ایوب و یعقوب و یوسف و محمّد و آل محــــمّد است...    یا مُلَیِّنَ الحَدید لِداود علیهِ السلام..... ای نرم کننده ی آهن برای حضرت داود یا کاشِفَ الضُرِّ وَ الکَرب العظام عَن ایوب علیه السلام.... ای برطرف کننده ی غم از وجود مبارک حضرت ایوب اَ ی مفرِّجَ هَمِّ یعَقوب علیه السلام.... ای برطرف کننده ی هم و غم حضرت یعقوب اَی مّنَفِّسَ غَمِّ یوسف علیه السلام.... ای بر طرف کننده ی غم حضرت یوسف صل علی محمد و آل محمد کما انتَ اَهلُهُ اَ ن تصلی علیهم اجمعین وَافعَل بی ما اَنت اهلُه..... با من چنان کن آنچنان که خودت شایسته ی آنی وَ لا تَفعل بی ما...
17 ارديبهشت 1393

هرچی آرزوی خوبه مال تو

  عشق کوچولوی مامان دوست داشتنت بزرگترین نعمت دنیاست مرا شاد میکند و لبخند را به دنیایم هدیه میکند حتی این روزها گاهی پرواز می کنم من این دوست داشتن را بیشتر از هر چیز در این دنیا دوست دارم       ...
6 اسفند 1392

واکسن 18 ماهگی

تک ستاره آسمون زندگی مامان الهی قربونت برم که خیلی ماه شدی و شییرین زبون واکسن 18 ماهگیت خیی اذیتت کرد یه روز تمام نمیتونستی پاتو تکون بدی خیلی هم تب داشتی تا سه روز هم همش گریه میکردی   لب به غذا هم که نمیزدی یک کیلو کم کردی  الهی بمیرم ناراحتیت و نبینم ولی ..... خدارو شکر   که دیگه کم کم داری جون میگیری و با شیرین زبونی هات دل مامان و آب میکنی   فرهنگ لغت ثنا ایشلی (شکلات) ، آشیخ (آخیش ) ، ناناسی (زن دایی ) ، بیس (سیب) جوشت (گوشت) ، آلاشلو (شلوار) ، اوپاس (افتاد) و ........ وقتی تخم مرغ به وسیله یک نیرو از خارج می شکند ، یک زندگی...
16 بهمن 1392

درد و دل ماماني

  پروردگارا ....   اعتراف ميکنم که گه گاه از مشکلات زندگي خـــــــــــــــسته ميشوم   و معرفتم کمرنگ ميشود، اي خدا مگذار به سبب خستگي هايم تو را فراموش کنم سلام  ماماني اينروزا اصلا حوصه ندارم  خيلي ناراحتم آخه خاله جون مريضه خيلي هم حالش بده نميدونم چرا اينجوري شد چرا خاله جون مريض شد خيلي دلم گرفته ميدوني تو تمام دنيا من همه ي اميد و همه ي دنيام  و همه ي کس و کارم و سنگ صبورم همين خواهرمه هميشه تو خوشي و ناخوشي پشتم بوده و هيچ وقت نزاشته آب تو دلم تکون بخوره دخترم از خدا بخاه دعاکن خواهرم شفاي کامل بگيره ...
18 دی 1392

قاصدک خرابه نشین

شهادت نازدانه امام حسین رو تسلیت میگم دود این شهر مرا از نفس انداخته است به هوای حرم کرببلا محتاجم... دلم خیلی هوای کربلا رو کرده کاشکی یه روز آقا ما رو هم بطلبه آی قصه قصه قصه،ای بچه های قشنگ برای قصه گفتن،دلم شده خیلی تنگ من حضرت رقیه،یه دختر سه ساله م همه میگن شبیه گلهای سرخ و لاله م گل های دامن من،سرخ و سفید و زردن همیشه پروانه ها دور سرم میگردن از این شهر و ازون شهر آدمای زیادی میان به دیدن من،تو گریه و تو شادی هر کسی مشکل داره،میزنه زیر گریه مشکل اون حل میشه تا میگه یا رقیه خلاصه ای بچه ها،اسم بابام حسینه به یادتون میمونه؟بابام امام حسین...
17 آذر 1392

بدون عنوان

  از بس دستهايم را بلند کردم و صدايش کردم دستهايم بوي خــــــــــدا مي دهد بعضي از آيات هستند که وقتي اونا رو مي خونم ، شرمنده خدا ميشم ...مثل همين آيه   " أليس الله بکاف عباده "(زمر آيه 36)   آيا خـــــــــــــــــــــــــــــدا برای بندگانش کافي نيست ؟     ...
17 آذر 1392