ثنا جوجوثنا جوجو، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره
علی کوچولوعلی کوچولو، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره
زندگی مشترکمون زندگی مشترکمون ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 10 روز سن داره

جوجوی من و مجتبی

خدایا چشمتو از زندگیم برندار..............

در شگفتم

    امام علی ع فرمودند :   - در شگفتم از بخیل ؛ به سوی فقری می شتابد که از آن می گریزد ، و سرمایه ای را از دست می دهد که برای آن تلاش می کند در دنیا چون تهیدستان زندگی می کند ، اما در آخرت چون سرمایه داران محاکمه می شود. در شگفتم از متکبری که دیروز نطفه ای بی ارزش ، و فردا مرداری گندیده خواهد بود و در شگفتم از آن کس که آفرینش پدیده ها را می نگرد و در وجود خدا تردید دارد! در شگفتم از آن کس که مردگان را می بیند و مرگ را از یاد برده است . در شگفتم از ...
28 مهر 1397

ثنا به مدرسه می رود

ا مروز اولين روز از ماه مهر و شروع فصل پاييز، ماه تحصيل، تلاش، مشق و مدرسه است …. آغاز سال تحصیلی، آغاز سفر در مسیر دانستن و فهمیدن مبارک خدایا دخترم رو مثل همیشه به خودت می سپارم که یگانه ی قادر و رحمان بی همتایی یاری اش کن تا همواره در آموختن، حریص باشد و در ترویج آموخته هایش، سخی یاری اش ده تا بیاموزد آنچه را تو می پسندی و دوری جوید از آنچه ناپسند توست کمکش کن قلم که در دست می گیرد، به یاد تو باشد و آنچه می نگارد، مورد رضای تو باشد. بر صفحه دلش با قلم الهی ات نقشی بزن که تا زنده ا  است ، به اینکه موجودی مفید فایده در هستی بی پایانت بوده ، به خود ببالد ثنا جون به همراه مهلا د...
1 مهر 1397

میلاد ارباب مبارک

آقا،تولدت مبارک.... روی دستش " پسرش " رفت ولی " قولش نَه " نیزه ها تا " جگرش "رفت ولی " قولش نَه " این چه خورشید غریبی است که با حال نزار پای " نعش قمرش " رفت ولی " قولش نَه " شیر مردی که در آن واقعه " هفتاد و دو " بار دست غم بر " کمرش " رفت ولی " قولش نَه " هر کجا مینگری " نام حسین است و حسین " ای دمش گرم " سرش " رفت ولی " قولش نَه " اَلسَّلامُ عَلَيْك یا اَباعَبْدِاللهِ الحُسَین(ع) ولادت با سعادت امام حسین(ع) بر همه شما عزیزان مبارک باد ...
1 ارديبهشت 1397

عشق مامان

مادر بودن یعنی  خراب شدن دنیا رو سرت وقتی صدای گریه شو میشنوی این روزها حرفم نمی اید...مگر احساس لب تَر کند...چیزی بگوید... آخر من چقدر بگویم دوستت دارم ...؟! گرچه گاه تکرار زیباست ...تقدس دارد... این روزها تو در پی کشف دنیایی و من در پی کشفِ معجزه ای چون تو...تو گاه از تکرار خسته میشوی و من تشنه ی تکرار و تکرارِ هرلحظه و هر بالندگی و هر دلبری ات... برای منِ مادر...تکرار کودکانه هایت...مقدس است...خواه به آوای مامان گفتنت باشد!...که عجیب دل می لرزاند...مگر جز جان چیزی میشود گفت؟! عطرِ این روزها خوب در خاطرم می ماند...میدانم...همین نگاههایی که آگاه و دانا شده... محبوبِ من؛ راستی گفته بودمت..د...
25 بهمن 1396