تقديم به بابايي
حنانه جون امروز دوست دارم از بابايي بگم تا تو هم قدر باباي رو بيشتر بدوني
بابايي هم اين روزا مياد وبلاگ و خبر ما رو ميگيره و نظراي خوب خوب ميده
بابايي يه قلب خيلي مهربون داره درسته زياد به زبون نمياره ولي محبت و عشق تو چشاش برق ميزنه
من و باباي عاشق هم هستيم
من بدون بابايي ميميرم تو تمام لحظات سخت زندگيم تنها اميد و انگيزه من بابا مجتي بوده عزيزم
اگه بابايي نبود هيچ وقت نمي تونستم مشکلات سه سالمو تاب بيارم و الان تو رو داشته باشم
از ته دلم دوسش دارم و هميشه مديونشم که همراه و کنارم بوده
و هميشه دستاي گرمش قلب يخ زدمو گرم کرده عزيزم
بابايي منو حنانه جون خيلي دوستت داريم
بابايي منو حنانه جون خيلي دوستت داريم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی